Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-05-03@11:01:43 GMT

سرد و گرم چشیده‌های خیابان

تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۵۰۲۱۸۵

سرد و گرم چشیده‌های خیابان

دستفروش کناری، بافت و پلیور می‌فروشد. دقیقاً عین کارهایش را توی مغازه‌ها دیده‌ام. دست‌ها را به هم می‌کوبد: «حراج آخر فصل. بدو جا نمانی.» دختری جوان یک پلیور کرم یقه‌اسکی بلند را برمی‌دارد و می‌پرسد: «این چند؟» فروشنده می‌گوید: «90هزار تومان. جای‌دیگه 250هزار تومان کمتر بهت نمی‌دهند.» راست می‌گوید. من هم دقیقاً مشابهش را دیده‌ام و به قیمتی بالاتر از 250هزار تومانی که خودش می‌گوید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دختر هم معلوم است قیمت‌ها را خوب می‌داند چون به علاوه پلیور کرم، یک مشکی هم برمی‌دارد و کارت می‌کشد.

روزنامه ایران: مرد گوشه تیشرت قرمز که باد آن را شبیه پرچمی نیمه افراشته تکان می‌دهد، می‌گیرد و رو به زن می‌گوید: «قشنگه.» زن سر بالا می‌اندازد و رد می‌شود. مرد تیشرت را رها می‌کند و دنبال زن می‌رود. فروشنده، تیشرت قرمز را از سر رگال برمی‌دارد و یک دانه صورتی ملایم با طرح‌نوشته‌های درهم و برهم به جای آن می‌گذارد: «سلیقه مشتری مهم است. ما که اینجا نشسته‌ایم از عکس‌العمل‌ها و برخوردهای مردم می‌فهمیم چه جنسی بیاوریم و چه رنگی.» این را فروشنده می‌گوید که در بساطش فقط تیشرت‌های زنانه و بچگانه پیدا می‌شود. زنانه‌ها را 70هزار تومان و بچگانه‌ها را 55هزار تومان می‌فروشد اما به قول خودش همین را که نصف قیمت مغازه است، خیلی‌ها آنقدر چک‌وچانه می‌زنند و تخفیف می‌خواهند که اشک آدم درمی‌آید.

«اینکه می‌گویم اشکت درمی‌آید، جدی هست‌‌ها! گاهی آنقدر حرف می‌زنم و قسم و آیه می‌خورم که دیگر خسته می‌شوم و می‌گویم بردار ببر هر قیمتی که می‌خواهی. بعضی‌ها فکر می‌کنند دستفروش دیگر باید جنس‌هایش را مفت بدهد. ما هم بالای جنس‌مان پول می‌دهیم اما سودمان کم است. همه دیگر خودشان خبره هستند، می‌دانند قیمت‌های مغازه‌ها چقدر است و الان هم که هر روز بالاتر می‌رود. می‌توانید قیمت‌ها را مقایسه کنید و ببینید جنس‌ها همان اجناس مغازه‌هاست یا نه.»


دستفروش کناری، بافت و پلیور می‌فروشد. دقیقاً عین کارهایش را توی مغازه‌ها دیده‌ام. دست‌ها را به هم می‌کوبد: «حراج آخر فصل. بدو جا نمانی.» دختری جوان یک پلیور کرم یقه‌اسکی بلند را برمی‌دارد و می‌پرسد: «این چند؟» فروشنده می‌گوید: «90هزار تومان. جای‌دیگه 250هزار تومان کمتر بهت نمی‌دهند.» راست می‌گوید. من هم دقیقاً مشابهش را دیده‌ام و به قیمتی بالاتر از 250هزار تومانی که خودش می‌گوید. دختر هم معلوم است قیمت‌ها را خوب می‌داند چون به علاوه پلیور کرم، یک مشکی هم برمی‌دارد و کارت می‌کشد.
«خدا برکت.» دختر لبخند می‌زند: «خدا به شما هم برکت بدهد.»


بساط شب عید دستفروشان کمی متفاوت از روزهای دیگر، با ایام هماهنگ شده، مثلاً یکی روفرشی می‌فروشد که البته می‌گوید باقی مواقع هم کارش فروش روفرشی و ساک دستی است اما این روزها تنوع و حجم کارش را بالا برده و مردم هم که دم عید فرش‌ها را داده‌اند شسته‌اند، دیگر دل‌شان نمی‌آید به این زودی قالی‌های نازنین‌شان کثیف شوند و برای همین 150هزار تومان برای خرید یک روفرشی 6متری هزینه می‌کنند که اتفاقاً طرحش هم خیلی قشنگ و بهاری است.
دستفروش‌ها برای خرید پوشاک و کیف و کفش عید هم گزینه خوبی هستند. گرچه بیشتر لباس‌های توخانه‌ای و راحتی دارند اما برای باقی مصارف هم می‌شود در بساط‌شان چیزهایی پیدا کرد. مثل آقایی که لهجه آذری دارد و مصنوعات چرمی اردبیل می‌فروشد که مال دیار خودش است: «نگاه کنید این کیف‌ها چقدر تمیز کار شده‌اند. اینجا آرم کارخانه را هم زده‌اند. ایناها، این هم اسم اردبیل. ببین انگلیسی نوشته اردبیل.»


کیف‌های زنانه در دو سایز هستند، یکی کیف رودوشی کوچک و دیگری کمی بزرگتر و به اصطلاح مجلسی‌تر. کیف پول هم هست. قیمت کیف پول‌ها 135هزار تومان، کیف‌های رودوشی کوچک 150هزار تومان و کیف‌های مجلسی 200هزار تومان است.
مرد یک کیف قهوه‌ای پوست‌ماری با سگک نقره‌ای را برمی‌دارد و می‌گوید: «الان همین را توی چرم فروشی‌های میدان فردوسی زیر 450، 500هزار تومان پیدا نمی‌کنید. تازه کلی هم منت می‌گذارند و می‌گویند تخفیف خورده که این قیمت شده است. من دارم این را از دست تولیدکننده مستقیم می‌آورم اینجا. برای همین قیمتش خوب تمام می‌شود. کجا با 150هزار تومان کیف چرم اصل به آدم می‌دهند؟!»


توجه یکی از عابران که زن میانسالی است، به بساط مرد جلب می‌شود. چشمش کیف مشکی براقی را می‌گیرد که انصافاً هم شیک است. این را به مشتری هم می‌گویم و فروشنده از تعریفم ذوق می‌کند.
«از این مدل خیلی برده‌اند. مدل پرطرفدارم است. بعضی‌ها دو تا سه تا می‌برند. می‌گویند خودمان برمی‌داریم و برای کادو دادن هم خوب است. الان هنوز زیاد اینجا شلوغ نیست. عصر که بشود فروشم زیادتر می‌شود. الان آفتاب تند است و رفت‌وآمد کمتر است.»


آفتاب نیمه اول اسفند جوری گرم است انگار نه انگار که هنوز زمستان است. برای دستفروش‌ها هوای بهاری بهترین هواست به شرط آنکه باران نبارد. باران همه چیز را به هم می‌ریزد. نایلون‌های بزرگ روی بساط‌های رنگی کشیده می‌شود و ویترینی نمدار جلوی چشم عابرانی که سعی می‌کنند خودشان را به سرپناهی برسانند، قرار می‌دهد. این جور وقت‌ها دیگر کسی حوصله نگاه کردن به متاع دستفروش‌ها را ندارد.


«الان چند روز است هوا خیلی خوب شده. عین بهار است. توی این هوا مردم هم راحت‌تر بیرون می‌آیند و خرید می‌کنند. اگر کرونا هم برود که دیگر خیلی خوب است.» مردی که این را می‌گوید، حدوداً 50ساله است. دو تا ماسک زده و عینک قاب کائوچویی ضخیم به چشم زده است: «دو بار کرونا گرفته‌ام توی همین خیابان. فکر می‌کنند ما چون توی هوای آزادیم خطری برایمان نیست اما  هرروز این همه آدم می‌آید و می‌رود و معلوم است که بالاخره ما هم مبتلا می‌شویم. الان خیلی مراقبم. از اولش هم ماسک می‌زدم و مراقب بودم اما بالاخره یک جایی از دست آدم درمی‌رود. اوایل کرونا یک جوری بود که اصلاً کسی از دستفروش‌ها خرید نمی‌کرد. اینکه می‌گویم تازه، مال وقتی است که تعطیلی را برداشته بودند.
مردم می‌ترسیدند از توی خیابان خرید کنند اما چه فرقی می‌کند؟ شما هر جنسی را از هر کجا بخرید می‌توانید ببرید خانه و بسته‌بندی‌اش را ضدعفونی کنید یا بگذارید در هوای آزاد و بعد استفاده کنید. خدا را شکر این را دیگر همه فهمیدند.»


مرد شلوارهای مشکی زنانه در انواع مدل‌ها می‌فروشد و تیپ کارهایش برای خرید شب عید مناسب است. شلوارها بین 150 تا 180هزار تومان قیمت دارند و به گفته خودش همان کارهای 300هزار تومانی مغازه‌هاست. شلوارها را به شرط تعویض در سایز می‌فروشد. کمی آن طرف‌تر یک رگال مانتو در طرح‌ها و رنگ‌های متنوع گذاشته شده و دختران جوان احاطه‌اش کرده‌اند. گرانترین مانتو 300هزار تومان قیمت دارد که جلوی آن تکه‌دوزی و گلدوزی شده و به قول فروشنده، پُرکار است وگرنه کارهای ساده‌تر هم هست که قیمت‌شان مناسب‌تر است.
«کارهایتان مزونی است.» این را دختر جوان به فروشنده می‌گوید و از این تعریف، ناخودآگاه لبخند بر لب فروشنده که دارد یک مانتوی سبز خامه‌دوزی شده را به مشتری دیگری نشان می‌دهد، می‌‌نشیند: «این را هرجا بروی زیر 800هزار تومان نمی‌دهند. شب عید است دیگر، قیمت نمی‌شود گذاشت روی جنس‌ها.»


دختر ابرو بالا می‌اندازد:
- 800هزار تومان! کی اینقدر پول می‌دهد؟!
- خیلی‌ها.
این را دختر دیگری که کنارش ایستاده می‌گوید و بعد شروع می‌کنند با هم سر همین موضوع اختلاط. فروشنده معطل می‌ماند که بالاخره دختر مانتوی تکه‌دوزی شده که 5متر پارچه برده را می‌خواهد یا نه.
برای یک دست لباس تو خانه‌ای حداقل چقدر باید هزینه کرد؟ اکبر آقا که خیلی خوش‌اخلاق است و از اینکه جنس‌هایش را زیر‌ورو کنید و زیاد سؤال بپرسید، خسته و کلافه نمی‌شود، به شما می‌گوید. 35هزار تومان پول یک شلوار زنانه خانگی و 35هزار تومان هم پول بالاتنه‌اش. روی هم می‌شود 70هزار تومان و شما مجبور نیستید سِت کامل ببرید و انتخاب با خودتان است.
فروشنده کناردستی‌اش هم شال و روسری می‌فروشد و سلیقه‌اش خیلی خوب است و اگر حوصله کنید و اجناسش را با دقت و به چشم خریدار نگاه کنید، حتماً جنسی باب‌میلتان پیدا می‌کنید.
«قبلاً یک فکری بین مردم وجود داشت که زشت می‌دانستند از دستفروش خرید کنند. حتی اگر چیزی را از دستفروش می‌خریدند، می‌گفتند از مغازه خریده‌ایم اما حالا اینجوری نیست و بین مردم جا افتاده که دستفروشی یک شغل است.»


این را مرد جوانی می‌گوید که 10سالی می‌‌شود از طریق دستفروشی کسب درآمد می‌کند. او ادامه می‌دهد: «الان اگر مثلاً آشنایی شما را ببیند که از کنار خیابان خرید می‌کنید، خجالت می‌کشید؟» بلافاصله جواب می‌دهم: «نه اصلاً.» مرد می‌گوید: «همین است دیگر. الان خیلی جوان‌های خوشتیپ و مد روز می‌آیند از ما خرید می‌کنند و همین جا کنار خیابان شال را روی سرشان می‌اندازند و با همین آینه کوچک آن را سبک و سنگین می‌کنند که بهشان می‌آید یا نه و اصلاً هم فکر نمی‌کنند کار اشتباهی می‌کنند. الان برای خیلی‌ها قیمت از همه چیز مهم‌تر است و اگر دقیقاً همان جنسی را که توی مغازه می‌بینند بتوانند از دستفروش به قیمتی پایین‌تر بخرند، خیلی هم خوشحال می‌شوند. من دیده‌ام مشتری‌هایی را که رفته‌اند و با دوست‌شان برگشته‌اند تا خرید کنند. قیمت خیلی مهم است و هرکس هم سلیقه‌اش را با بودجه‌اش هماهنگ می‌کند. حالا یکی دوست دارد از مغازه خرید کند و یکی از دستفروش.»


سرد و گرم این خیابان را زیاد چشیده‌اند. روزهای سخت و روزهای آرام. عابران را از مدل راه رفتن و شکل نگاه کردنشان می‌شناسند. مثلاً آن آقایی که تند تند راه می‌رود و عینک دودی دارد، خریدار نیست و آن یکی که گوشه کلاهش را مدام با دست صاف می‌کند و دوباره می‌ایستد و دوباره آن را صاف می‌کند، احتمال دارد خرید کوچکی شبیه جوراب یا دمپایی بکند و زنی که با دقت روی هر بساط چشم می‌گرداند و تک به تک قیمت می‌پرسد، یک خریدار حرفه‌ای است.
 

انتهای پیام/

 

 

 

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: فروشنده می گوید 250هزار تومان دستفروش ها مغازه ها قیمت ها دیده ام کیف ها جنس ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۰۲۱۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نگاهی به قیمت هونگچی H۵ در بازار آزاد؛ یکی از گران‌ترین چینی‌های بازار + جدول

هونگچی H۵ محصول وارداتی گروه بهمن است که نخستین نمونه‌های آن اواخر سال ۱۴۰۲ وارد بازار ایران شدند. مالکان خودرو‌های وارداتی جدید به‌طور معمول خودرو‌های تحویل‌شده را برای فروش آگهی می‌کنند، ازاین‌رو قیمت هونگچی H۵ در بازار آزاد مشخص شده است. این خودرو با قیمتی بیش از ۶.۵ میلیارد تومان در بازار آزاد، به یکی از گران‌ترین خودرو‌های چینی ایران تبدیل شده است.

به گزارش دیجیاتو، البته باید یادآور شویم که قیمت هونگچی H۵ از سوی گروه بهمن معادل دو میلیارد و ۷۶۰ میلیون تومان اعلام شده است. بااین‌حال برای خرید هونگچی H۵ از بازار آزاد، باید حدود ۶ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان وجه نقد بپردازید. البته در برخی آگهی‌ها، قیمت این خودرو تا هشت میلیارد تومان نیز ذکر شده است!

جدول قیمت هونگچی H۵ در بازار آزاد، اردیبهشت ۱۴۰۳:

بدون شک تصور لوکس بودن هونگچی اچ ۵، نقش مهمی در افزایش بهای این سدان دارد و فروشندگان سعی دارند جایگاه هونگچی H۵ را در بازار ایران ارتقا دهند تا اتومبیل خود را گران‌تر بفروشند. سطح امکانات به‌کاررفته در هونگچی H۵ نیز قابل‌قبول است و مواد باکیفیتی را در نقاط مختلف کابین خودرو خواهید یافت. با‌این‌حال نباید فراموش کرد که همچنان هونگچی H۵ یک محصول چینی است و نباید با محصولات اروپایی مقایسه شود.

بهای فول‌ترین نسخه هونگچی H۵ در بازار امارات متحده عربی ۱۱۰ هزار درهم (یک میلیارد و ۸۸۱ میلیون تومان) است. همین نسخه خودرو در بازار عربستان سعودی نیز ۱۰۲ هزار ریال سعودی (یک میلیارد و ۷۰۳ میلیون تومان) قیمت دارد؛ بنابراین خرید هونگچی H۵ با قیمت ۶، ۷ یا ۸ میلیارد تومان به هیچ عنوان توجیه‌پذیر نیست.

دیگر خبرها

  • ضرورت خرید حمایتی تخم مرغ در راستای کاهش زیان مرغداران
  • آخرین مهلت استفاده از کلابرگ
  • رزرو بلیط هواپیما و مقایسه قیمت با سفرمارکت
  • نگاهی به قیمت هونگچی H۵ در بازار آزاد؛ یکی از گران‌ترین چینی‌های بازار + جدول
  • کسادی بازار لباس زنانه به دلیل گشت ارشاد
  • قیمت کولر صنعتی | 2 سال گارانتی | شرایط چک و اقساط
  • آیا خرید عینک آفتابی گران قیمت ارزش دارد!؟
  • آیا با هواپیما می‌توان سفری ارزان به مشهد داشت؟
  • چرا خرید عمده عطر و ادکلن وارداتی به صرفه تر است؟
  • بررسی قرارداد خرید ۴۰ هزار دستگاه اتوبوس، ون و تاکسی از چین